اینجا جاییست که من بلند بلند فکر میکنم .

... برای عشقی که آرامش را در آغوشش یافتم.

اینجا جاییست که من بلند بلند فکر میکنم .

... برای عشقی که آرامش را در آغوشش یافتم.

برای عشقی که تو غبارا گم شد

tavalod 

روز تولدت شد و نیستم اما کنار تو

کاشکی می شد که جونمو هدیه بدم برای تو

لحظه تولد تو،شروع پروازاست برای پرستوهاوخاطره ماندنی برای تمام آسمانها.

وماباتمام عشق خودبه همراه قاصدلهای احساس،پیام تولدت رابه آسمان خوشبختی میفرستیم   

چه لطیف است حس آغازی دوباره،

و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس...

و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن!

و چه اندازه شیرین است امروز...

روز میلاد...

روز تو!

روزی که تو آغاز شدی!

تولدت مبارک

درتمام لحظه هایی که بی تو بودن را تجربه کردم

تنها بودم

همیشه تو بودی

و دیگر هیچ

بی تو

شکستم و

گریستم و

فراموش شدم

بی تو از یاد رفتم

بی تو

مردم

افسردم

و تو با یاد خویش

حیاتم دادی

نجاتم بخشیدی

با من باش

با من بمان

با تو سبز خواهم شد

جوانه خواهم زد

خواهم رویید

ترس

اگر مانده ام

اگر ایستاده ام

منتظرم

که برگردی

که بمانی

که دوست داشته باشی

کتمان نمی کنم

که میترسم

ار روزی که برگردی

که حرفی نباشد

که سکوت باشد

که ترس باشد

. . .

تو از قبیله ی لیلی / من از قبیله ی مجنون
تو از سپیده و نوری /من از شقایق پر خون
تو از قبیله ی دریا / من از نژاد کویرم
همیشه تشنه و تنها / همیشه بی تو اسیرم
حدیث عشق منو تو / حدیث ابر بهاری
به من چه می رسد ای دوست / از این همه غم و زاری
تو از قبیله ی لبخند / من از قبیله ی اندوه
فضای فاصله صد آه / فضای فاصله صد کوه
تو از قبیله لیلی آه / من از قبیله مجنون

. . .

دیر نیست همیشه از آمدن بگو....