به تو عادت دارم
مثل پروانه به آتش، مثل عابد به عبادت
و تو هر لحظه که از من دوری، من به ویرانگری فاصله می اندیشم
در کتاب احساس واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است
تو توانایی آنرا داری که به این فاجعه پایان بخشی.
جابرای من گنجشک زیاد است ولی... به درختان خیابان تو عادت دارم...
شبیه مه شده بودی... نه می شد در آغوشت گرفت... و نه آنسوی تو را دید... تنها می شد در تو گم شد... که شدم .