اینجا جاییست که من بلند بلند فکر میکنم .

... برای عشقی که آرامش را در آغوشش یافتم.

اینجا جاییست که من بلند بلند فکر میکنم .

... برای عشقی که آرامش را در آغوشش یافتم.

با هم بودن

پله های سبز قلب تو در برابر دیدگانم افق سراسر نور و امید را نشانم می دهند. من تا بی نهایت این سرسبزی شادمانم. تو تا آخر این سبرسبزی پایداری. روزها کوتاه اند. زمان حد و اندازه ما نیست. شب ها بلند می شوند وقتی از هم دوریم. در بستر اندیشه ام با تو اندیشه می کنم و زمان تازه قدم بر پله های سبز قلب تو می گذارد. به زمان های کوتاه آفتابی آینده می اندیشم. و یک عالمه پله سبز می بینم. سبزِ سبز در سبزه زار با هم بودن. 

 

 

. . .

نمی شود دوستت نداشت ...لجم هم که بگیرد از دستت... نهایتش این است که دفتر چه ی خاطراتم پر از فحش های عاشقانه می شود…

کیستی تو؟

نزدیک می شوی به من

فرسنگها درمن فرو می روی

در من خانه می کنی

در من حضور می یابی

لحظه به لحظه هرجا و هر کجا

توی انگشتهایم جاری می شوی

سطرسطرخاطراتم را می نگاری

روی لبم می نشینی

خنده می شوی، حرف می شوی

دلم که می گیر د ازچشمهایم می باری

کیستی؟ کیستی تو ؟

کیستی تو که این همه

در من می تابی

بی آنکه کاسته شوی

بی آنکه غروب کرده باشی

کیستی؟ کیستی تو که این همه

سزاوار حرفهای عاشقانه ای

کیستی تو که دیدنت زندگی

رفتنت مرگ است

در من بمان

  از هنوز تا همیشه 

وقتی عاشق کسی هستی . . .

وقتی عاشق کسی هستی ، براش همه کار می کنی

یک عالمه کار احمقانه انجام میدی ، کارهای احمقانه ای که نمیتونی دلیلی براشون بیاری
به ماه شلیک می کنی ، خورشید رو خاموش می کنی
وقتی عاشق کسی هستی


تو حتی حقیقت رو انکار می کنی ، دروغ رو باور
بعضی مواقع میشه که واقعا باورت میشه که میتونی پرواز کنی!
اما همون موقست که شبهای تنهاییت شروع میشن
وقتی عاشق کسی هستی


وقتی عاشق کسی هستی ، میتونی این حسو در اعماقت احساس کنی
و هیچ چیز نمیتونه نظرت رو (نسبت به عشقت) تغییر بده
وقتی کسی رو میخوای ، وقتی به کسی نیاز داری
وقتی عاشق کسی هستی


وقتی عاشق کسی هستی (بخاطرش) حاضری خودتو قربانی کنی
هرچی که تا بحال بدست آوردی رو بخاطرش ببخشی

و حتی بخاطرش 2دل هم نباشی
و بخاطرش همه چیزت رو ریسک می کنی ، هرچی پیش آید خوش آید!
وقتی عاشق کسی هستی

به ماه شلیک می کنی ، خورشید رو خاموش می کنی
وقتی عاشق کسی هستی

تو از سکوت مهتاب شعری شده ای برای من

عشق مفهوم آبی آسمان، در دانه به دانه ترنم باران، در سرسبزی بهار پیداست.  یاد شعر صامت مهتاب می افتم وقتی سکوت می کنی. یاد ترانه قشنگ عشق می افتی وقتی سکوت می کنم. عشق آنقدر در نگاه های ما پیداست که حتی اگر سلام مهتاب را نشنوم، دانه دانه ترانم باران می شوم و به قشنگی نگاه تو می بارم. تو از سکوت مهتاب شعری شده ای برای من که هر بوسه بهاری ات را ترانه بسازم و بخوانم. تو می دانی من از آن توام. من می دانم تو از آن منی.